مدرسه ی علمیه ریحانة النبی

تهران ، شهرک مارلیک ، خیایان گل مریم ، مسجد جامع خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله)، مدرسه ی علمیه ریحانی النبی(سلام الله علیها)

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشورا» ثبت شده است

۱۹
آبان
۹۲


عاشورا در کلام امام خامنه‌ای

  

بی‌نظیر بودن و در اوج باقی ماندن حادثه عاشورا

 اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقى مانده است. اگر فداکارىِ بزرگِ حسین‌بن‌على علیه‌السّلام نمى‌بود که این فداکارى، وجدان تاریخ را به کلّى متوجّه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمه‌ى قرن دوم هجرى، بساط اسلام به کلّى برچیده مى‌شد. قطعاً این‌گونه است. اگر کسى اهلِ مراجعه به تاریخ باشد و حقایق تاریخى را ملاحظه کند، این را تصدیق خواهد کرد. چیزى که وجدان جامعه‌ى اسلامى را در آن زمان برآشفت و اسوه و الگویى براى بعدیها شد، همین حادثه‌ى عجیبى بود که تا آن روز در اسلام سابقه نداشت. البته، بعد از آن، نظایر بسیارى پیدا کرد؛ اما هیچ کدام از آن نسخه‌ها، مطابق اصل نبود. امّت اسلام، شهیدان زیادى داد. شهداى دستجمعى داد. اما هیچ کدام به پاى حادثه‌ى عاشورا نرسید. حادثه‌ى عاشورا، در اوج قلّه‌ى فداکارى و شهادت باقى ماند و همچنان تا قیامت باقى خواهد ماند. «لا یوم کیومک یا اباعبداللَّه.»(۱) ما شیعیان، از این حادثه، خیلى بهره برده‌ایم. البته غیر شیعه هم، استفاده کرده‌اند.۱۳۷۲/۰۳/۲۶


خطر برگشت جامعه اسلامی به قهقرا؛ از عبرت‌های عاشورا

در مباحث مربوط به عاشورا، سه بحثِ عمده وجود دارد:
(…)
بحث سوم، درباره‌ى عبرتهاى عاشوراست که چند سال قبل از این، ما این مسأله را مطرح کردیم که عاشورا غیر از درسها، عبرتهایى هم دارد. بحث عبرتهاى عاشورا مخصوص زمانى است که اسلام حاکمیت داشته باشد. حداقل این است که بگوییم عمده این بحث، مخصوص به این زمان است؛ یعنى زمان ما و کشور ما، که عبرت بگیریم.
ما قضیه را این‌گونه طرح کردیم که چطور شد جامعه اسلامى به محوریّت پیامبر عظیم‌الشّأن، آن عشق مردم به او، آن ایمان عمیق مردم به او، آن جامعه سرتاپا حماسه و شور دینى و آن احکامى که بعداً مقدارى درباره آن عرض خواهم کرد، همین جامعه ساخته و پرداخته، همان مردم، حتّى بعضى همان کسانى که دوره‌هاى نزدیک به پیامبر را دیده بودند، بعد از پنجاه سال کارشان به آن‌جا رسید که جمع شدند، فرزند همین پیامبر را با فجیعترین وضعى کشتند؟! انحراف، عقبگرد، برگشتن به پشت سر، از این بیشتر چه مى‌شود؟!
زینب کبرى سلام‌اللَّه‌علیها در بازار کوفه، آن خطبه عظیم را اساساً بر همین محور ایراد کرد: «یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر، أتبکون؟!». مردم کوفه وقتى که سرِ مبارک امام حسین را بر روى نیزه مشاهده کردند و دختر على را اسیر دیدند و فاجعه را از نزدیک لمس کردند، بنا به ضجّه و گریه کردند. فرمود: «أتبکون؟!»؛ گریه مى‌کنید؟! «فلا رقات الدمعه ولاهدئت الرنه»؛ گریه‌تان تمامى نداشته باشد. بعد فرمود: «انّما مثلکم کمثل التى نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا تتّخذون ایمانکم دخلاً بینکم».(۲) این، همان برگشت است؛ برگشت به قهقرا و عقبگرد. شما مثل زنى هستید که پشمها یا پنبه‌ها را با مغزل نخ مى‌کند؛ بعد از آن که این نخها آماده شد، دوباره شروع مى‌کند نخها را از نو باز کردن و پنبه نمودن! شما در حقیقت نخهاى رشته خود را پنبه کردید. این، همان برگشت است. این، عبرت است. هر جامعه اسلامى، در معرض همین خطر هست.
امام خمینىِ عزیز بزرگ ما، افتخار بزرگش این بود که یک امّت بتواند عامل به سخن آن پیامبر باشد. شخصیت انسانهاى غیر پیامبر و غیر معصوم، مگر با آن شخصیت عظیم قابل مقایسه است؟ او، آن جامعه را به وجود آورد و آن سرانجام دنبالش آمد. آیا هر جامعه اسلامى، همین عاقبت را دارد؟ اگر عبرت بگیرند، نه؛ اگر عبرت نگیرند، بله. عبرتهاى عاشورا این‌جاست.
ما مردم این زمان، بحمداللَّه به فضل پروردگار، این توفیق را پیدا کرده‌ایم که آن راه را مجدّداً برویم و اسم اسلام را در دنیا زنده کنیم و پرچم اسلام و قرآن را برافراشته نماییم. در دنیا این افتخار نصیب شما ملت شد. این ملت تا امروز هم که تقریباً بیست سال از انقلابش گذشته است، قرص و محکم در این راه ایستاده و رفته است. اما اگر دقّت نکنید، اگر مواظب نباشیم، اگر خودمان را آن‌چنان که باید و شاید، در این راه نگه نداریم، ممکن است آن سرنوشت پیش بیاید. عبرت عاشورا، این‌جاست.۱۳۷۷/۰۲/۱۸


منبع:ناصرون


  • ریحانه النبی